علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمد، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن ادمی و ملقّب به صدرالدین . وی از شعرا و نویسندگان و مترسلان دمشق بود. در سال 768هَ . ق . متولد شد. و چون از خواص دولت المؤید بود بارها مورد شکنجه و اذیت و آزار واقع شد و در سال 816 هَ . ق . در دمشق درگذشت . (از الاعلام زرکلی بنقل از الضوءاللامع ج 6 ص 8 و مطالعالبدور ج 1 ص 54 و ج 2 ص 84).
واژه های همانند
۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۴ ثانیه
علی شاه مزینانی . [ ع َ هَِ م َ ] (اِخ ) (پهلوان ...) وی از همراهان شاه شجاع ، از امرای آل مظفر بود. وقتی پهلوان اسد خراسانی در کرمان آغاز م...
گربه ٔ مرتضی علی . [گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ م ُ ت ِ ضا ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ابن الوقت . کسی که نان به نرخ روز خورد.
ابوالحسن علی بن یحیی بن ابی منصور المنجم، بزرگترین پسر یحیی بن ابیمنصور و یکی از افراد مشهور خاندان بنومنجم بود. فهرست مندرجات ۱ - پیشینه ۲ - کارهای ...
اِبْنِ رَشیق، ابوعلى حسن بن رشیق قیروانى (390- ذیقعدة 456ق/1000-1064م)، شاعر، ادیب، ناقدِ عصر ملوکِ صنهاجه در مغرب. پدرش رشیق، رومى ال...
علیاصغر امیرانی (۱۲۹۴ بیجار - ۱۳۶۰ تهران) بنیانگذار، مدیر و نویسنده مجله خواندنیها بود که در اویل انقلاب ایران اعدام شد.[۱]
امیرانی دارای لیس...
علی کوه دروغان . [ ع َ ی ِ هَِ دُ ] (اِخ ) (سپه سالار...) از سرداران سپاه سلطان محمد خوارزمشاه و مشهور به «دروغینی » یا«کوه دروغان » بوده است ...
علی قدر مراتبهم . [ ع َ لا ق َ رِ م َ ت ِ ب ِ هَِ ] (ع ق مرکب ) براندازه ٔ مراتب آنان . به قدر مقام و پایگاه آنان . به میزان مرتبتشان .
علی قرط اندکانی . [ ع َ ی ِ ق َ طِ اَ دُ ] (اِخ ) یکی از شعرای قرن چهارم و پنجم هَ . ق . است و ابیات ذیل از وی در لغت فرس اسدی (چ عباس ...
علی کاشف الغطاء. [ ع َ ی ِ ش ِ فُل ْ غ ِ ] (اِخ ) ابن محمدرضابن موسی بن جعفر کاشف الغطاء نجفی . وی مورخ بود و در حدود سال 1267 هَ . ق . متولد ش...
علی آباد باقراوف . [ ع َ دِ ق ِ ؟ ] (اِخ )دهی است جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران واقع در 9 هزارگزی جنوب شهرری و یک هزارگزی باختر راه ...