 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  محمدبن  جهیر، مکنّی  به  ابوالقاسم  و ملقّب  به  زعیم الدین  یا زعیم الرؤساء و مشهور به  ابن  جهیر. وی  در عهد القائم  باﷲ عباسی  نیز پس  از المتقدی  باﷲ عهده دار کتابت  دیوان  زمام  بود. و دو بار وزارت  المستظهر را نیز به  عهده  گرفت  که  مجموعاً در حدود ده  سال  بطول  انجامید. و سرانجام  در سال  508 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام  زرکلی  بنقل  از مرآةالزمان  ج 8 ص 55 و النجوم الزاهرة ج 5 ص 186).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن  جَنَد. محدث  است . (از منتهی الارب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  جُندُب  (متوفی  در سال  268 هَ . ق .). او راست : کتاب  النوادر. (از معجم  المؤلفین  از الفهرست  طوسی  ص 94 و منتهی  المقال ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  جولوغ  سیستانی ، مکنی  به  ابوالحسن  و متخلص  به  فرخی . شاعر مشهور. رجوع  به  فرخی  سیستانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  جهضم ، علی بن  عبداﷲبن  حسن بن  جهضم  همدانی  مکی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  جهضم . رجوع  به  علی  همدانی  (ابن ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  جهم بن  بدربن  جهم بن  سعود قرشی  شامی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  جهم  (188 تا 249 هَ . ق .). شاعر دربار المتوکل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  جهیر، علی بن  محمدبن  محمدبن  جهیر، مکنی  به  ابوالقاسم  و ملقب  به  زعیم الدین  (یا زعیم الروسا) و مشهور به  ابن  جهیر. وزی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  چلبی  شبینی . ازعلمای  اواخر قرن  13 هجری . رجوع  به  علی  شبینی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حاتم بن  احمد یامی  (علی  الوحید...). آخرین  تن  از بنی حمدان  یمن . رجوع  به  علی  حمدانی  (ابن  حاتم ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حاتم  قزوینی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  قزوینی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حاجب  النعمان ، علی بن  عبدالعزیزبن  ابراهیم ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  حاجب  النعمان . رجوع  به  ابن  حاجب  الن...