 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  مزین ، مکنّی  به  ابوالحسین . از عرفای  اواخر قرن  سوم  و اوایل  قرن  چهارم  هجری  بود. صاحب  نفحات الانس  بنقل  از کتاب  خواجه  عبداﷲ انصاری  گوید که : «ابوالحسین  مزین » دو تن  بوده اند یکی  کبیر ودیگری  صغیر و گویا با هم  پسرخاله  بودند.مولد و منشاء ابوالحسین  مزین  کبیر در بغداد بود و با جنید و سهل  صحبت  داشت ، اما ابوالحسین  مزین  صغیر درمکه  مجاور بود. وفات  علی بن  محمد کبیر در سال  327 یا328 هَ . ق . اتفاق  افتاد و در بغداد دفن  گردید. اماعلی بن  محمد صغیر در مکه  درگذشت  و در همانجا دفن  شد.در نامه ٔ دانشوران  بسیاری  از سخنان  و کرامات  این  دوذکر شده  است . رجوع  به  نامه ٔ دانشوران  ج 3 ص 90 شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن  احمدبن  علی  جندی  یمنی . رجوع  به  علی  جندی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  علی  شریشی ، مشهور به  ابن لبال  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  شریشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن  علی  عرشانی  یمنی . رجوع  به  علی  عرشانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  علی  کزبری ، ملقب  به  علأالدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  کزبری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  عمربن  محمدبن  احمد بوشی  انصاری ، ملقب  به  نورالدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  بوشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  فضل  أربکی . رجوع  به  علی  أربکی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  قاسم بن  محمد حسنی  یمنی ، مشهور به  داعی . رجوع  به  داعی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  قاسم بن  موسی ، مشهور به  مصباح  زرویلی . رجوع  به  علی  زرویلی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  محمدبن  ابراهیم  حسینی  مشهدی  أحسائی ، ملقب  به  جمال الدین . رجوع  به  علی  أحسائی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  محمدبن  ابراهیم  عزیزی  بولاقی شافعی ، ملقب  به  نورالدین . رجوع  به  علی  عزیزی  شود.