علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن نصربن منصوربن بسام عبرتائی بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن بسام . وی شاعر بود و در سال 230 هَ . ق . متولد شد و در 302هَ . ق . درگذشت . رجوع به ابن بسام و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 236. الوافی صفدی ج 12 ص 192. سیرالنبلاء ذهبی ج 9 ص 168. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 150. معجم الادباء یاقوت ج 14 ص 139. فوات الوفیات ابن شاکر ج 2 ص 83. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 25 و سایر صفحات . ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 39. اعیان الشیعه ٔ عاملی ج 42 ص 24.
واژه های همانند
۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۱ ثانیه
حضرتعالی. این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین این است: تافاک (سغدی)
الی الله. عبارتی است عربی، تشکیل شده از الی (به، بسوی) و اللّه، به معنی به خدا، بسوی خدا.
واژه ای که در استفاده ی برتر نشان دادن "شما" به کار میرود. از دو واژه جناب(پارسی) و عالی(اربی) استفاده شده. میتوان از واژگان "شمایتان&q...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ترکیب آلی به هر نوع ماده و ترکیب شیمیایی(جامد-مایع-گاز) میگویند که در ملکولهای خود دارای کربن باشد. این تعریف عام نیست و شامل همه ترکیبات کربندار م...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
قاسم عالی . [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش گاوبندی شهرستان لار.در 2هزارگزی جنوب خاور گاوبندی و کنار شوسه ٔ سابق بوشهر به لنگه...
عالی منزلت . [ م َ زِ ل َ ] (ص مرکب ) آنکه منزلت شریف دارد. بزرگوار : یعنی حضرت عالی منزلت ممالک مدار متعال منقبت معالی دثار. (حبیب السیر...
عالی مرتبت . [ م َ ت َ ب َ ] (ص مرکب ) آنکه مرتبت عالی دارد.
عالی حضرت . [ ح َ رَ ] (اِ مرکب ) آنکه مقام بالا دارد. (ناظم الاطباء). رجوع به عالیجناب شود.