 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  یوسف بن  مسعود قیسی  قرطبی  شاعر، مکنّی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  خروف  و ملقّب  به  نظام الدین . وی  از اهالی  قرطبه  و از شعرای  اندلس  بود که  به  مشرق  رفت  و در حلب  ساکن  گشت  و با قاضی  آنجا (ابن  شداد) مربوط شد. و در سال  604 هَ . ق . در حلب  درگذشت . (از الاعلام  زرکلی  بنقل  از وفیات الاعیان  ج 2ص 358، زادالمسافر ص 20، نفح  الطیب  ج 2 ص 656، المغرب  فی  حلی  المغرب  ج 1 ص 136، التکمله ٔ ابن  ابار ص 678). و نیز رجوع  به  ابن  خروف  (ضیاءالدین  ابوالحسن ...) شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۵۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد حریشی  فاسی مالکی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  حریشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد حسینی عاملی ، ملقب  به  تاج الدین . رجوع  به  علی  عاملی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد خرد یمانی . فقیه  قرن  دهم  هجری . رجوع  به  علی  خرد شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد خرقانی  (یا علی بن  جعفر)، مکنی  به  ابوالحسن . از بزرگترین  مشایخ  صوفیه ٔ اواخر قرن  چهارم  و اوایل  قرن  پنجم  هجری ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد خیالی بن  ابراهیم  گلشنی ، مشهور به  صفوتی . رجوع  به  علی  صفوتی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمددریدی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  دریدی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدراسبی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  راسبی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدزنبیر، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  زنبیر شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد سماقه ٔ عاملی  مشغری . رجوع  به  علی  سماقة شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد سهیلی  اسفرایینی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  اسفرایینی  شود.