 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مغیره ٔ اثرم  بغدادی ،مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  اثرم  (علی بن ...)، و مآخذ ذیل  شود: معجم المؤلفین  ج 7 ص  244. تاریخ  دمشق  ابن  عساکر ج 12 ص  276. الوافی  صفدی  ج 12 ص  198. الفهرست  ابن الندیم  ج 1 ص  56. معجم الادباء یاقوت  ج 15 ص  77. النجوم الزاهره ٔ ابن  تغری  بردی  ج 2 ص  263. ایضاح المکنون  بغدادی  ج 2 ص 146. الاعلام  زرکلی  چ  2 ج 5 ص  175. ارشادالاریب  ج 5 ص  421. نزهةالالباس  ص  218. انباه الرواة ج 2 ص  319.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  أثیر، علی بن  محمدبن  محمدبن  عبدالکریم بن  عبدالواحد شیبانی  موصلی ، مشهور به  ابن  اثیر جزری  و ملقب  به  عزالدین  و مکنی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد. وی  از اهالی  قزوین  بود و از جمله  وکیلانی  بشمار می رفت  که  صاحب  کشف  الغمة بنقل  از اعلام  الوری  تألیف  طبرسی ،...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد، مکنی  به  ابوالفتح . وی  وزیر ملک  اهواز بود و به  روزگار ناصرخسرو در بصره  میزیست . مردی  اهل  و صاحب  فضل  و دانای  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد، ملقب  به  علاءالدین  (متوفی  در سال  706 هَ . ق .). وی  از قاریان  بود. او راست : شرح  الشاطبیة فی  القراآت . (از معجم...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد، مکنی  به  ابوالفتوح . از حقوقدانان  بود و در سال  1289 هَ . ق . در استان  غربی  مصر متولد شد. و در دانشکده ٔ منپلیه ٔ ف...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد (دهقان ...)، ملقب  به  اختیارالدین . وی  ممدوح  سوزنی  بود، و او را در قصیده ای  مدح  کرده  است  که  چند بیت  از آن  نق...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  ابراهیم بن  اسماعیل  مهائمی  دکنی  هندی حنفی ، ملقب  به  علاءالدین . رجوع  به  علی  مهائمی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن  ابراهیم بن  زبیر عنانی  فسوی  شافعی ، ملقب  به  رشید و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  فسوی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  ابی دجانه ٔ مصری ، مکنی  به  ابوالحسن . خطاط و نویسنده ٔ قرن  چهارم  هجری . رجوع  به  علی  مصری  (ابن  احمدبن  ...) ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  ابی هیجاء هکاری ، مکنی  به  ابوالحسن  و ملقب  به  سیف الدین  و مشهور به  مشطوب . رجوع  به  علی  مشطوب  شود.