 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ملک معز، ملقّب  به  ملک  منصور. وی  از غلام زادگانی  بود که  بر مصر سلطنت  می کردند. پدر او ملک معز الترکی  الصالحی  در سال  655 هَ . ق . دختر حاکم  موصل را به  زنی  گرفت  و این  امر باعث  رشک  همسر دیگرش  شجرةالدر مکنّی  به  ام خلیل  گردید، لذا به  توطئه ٔ او ملک معز را در حمام  کشتند. پس  از او به  استصواب  امرا و ارکان  دولت ، پسرش  ملک  منصورعلی ، بر تخت  سلطنت  نشست  و اوام خلیل  را به  قتل  رساند و دو سال  بر مصر پادشاهی  کرد. در این  هنگام  غلامان  او را خلع کردند و سیف الدین  را که  اتابک  علی  بود بر تخت  نشاندند و او را به  نام  ملک مظفر خواندند. (از حبیب  السیر چ  خیام  ج 3 ص  252).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۸۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن  احمدبن  علی  جندی  یمنی . رجوع  به  علی  جندی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  علی  شریشی ، مشهور به  ابن لبال  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  شریشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن  علی  عرشانی  یمنی . رجوع  به  علی  عرشانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  علی  کزبری ، ملقب  به  علأالدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  کزبری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  عمربن  محمدبن  احمد بوشی  انصاری ، ملقب  به  نورالدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  بوشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  فضل  أربکی . رجوع  به  علی  أربکی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  قاسم بن  محمد حسنی  یمنی ، مشهور به  داعی . رجوع  به  داعی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  قاسم بن  موسی ، مشهور به  مصباح  زرویلی . رجوع  به  علی  زرویلی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  محمدبن  ابراهیم  حسینی  مشهدی  أحسائی ، ملقب  به  جمال الدین . رجوع  به  علی  أحسائی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  محمدبن  ابراهیم  عزیزی  بولاقی شافعی ، ملقب  به  نورالدین . رجوع  به  علی  عزیزی  شود.