علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  منصوربن  امیرحاجی  خراسانی  (امیر...) وی  یکی  از سه  فرزند منصوربن  حاجی  خراسانی  است  و او را فرزندی  نبود. و برادر کهترش  امیر مظفر که  نزد اتابک  یوسف شاه  تربیت  یافت ، جد افراد سلسله ٔ «آل  مظفر» می باشد. (از حبیب  السیر چ  خیام  ج 3 ص  273).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد باسفری . شاعر. رجوع  به  علی  باسفری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد بستجی . فقیه  بود. رجوع  به  علی  بستجی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد بستیفی  نیشابوری . محدث  است . (منتهی الارب ) (از تاج  العروس ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد بغدادی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  قصار. رجوع  به  علی  قصار شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد بغدادی  شافعی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  مرزبان . رجوع  به  علی  بغدادی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد بلخی ، مکنی  به  ابوالقاسم . ازعلمای  نجوم . رجوع  به  علی  بلخی  (ابن  احمد...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد تستری . رجوع  به  علی  تستری  (ابن  احمد...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد جرجانی ، مکنی  به  ابوالقاسم . رجوع  به  علی  جرجانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمد جرجرایی ، مکنی  به  ابوالقاسم  و ملقب  به  نجیب الدولة. رجوع  به  علی  جرجرایی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدجشوبی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  جشوبی  شود.