علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصربن سعدبن محمد کاتب ، مکنّی به ابوتراب . وی در محرم سال 428 هَ . ق . در عُکبَرا متولد شد و در آنجا پرورش یافت و آنگاه به بغداد رفت و ادب و نحو را نزد علی بن برهان نحوی فراگرفت سپس به بصره رفت و کاتب نقیب طالبیان آنجا گشت و آنگاه در سال 449 هَ . ق . به بغداد بازگشت و در کرخ اقامت گزید تا اینکه درجمادی الاخره ٔ سال 518 هَ . ق . درگذشت . (از معجم الادباء یاقوت ، چ قاهره ج 15 ص 97 و چ مارگلیوث ج 5 ص 433).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن محمدبن سلیمان نوفلی . رجوع به علی نوفلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلیم مصری ،ملقب به بهاءالدین و مشهور به ابن حنا، وزیر الظاهرباﷲ فاطمی . رجوع به علی مصری (ابن محمدبن ...)...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلیم نوری ، مکنّی ومشهور به ابوالحسن سفاقسی . رجوع به علی نوری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سهل صائغ دینوری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی صائغ شود.
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن محمدبن سید نحوی بطلیوسی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به خیطال . رجوع به علی بطلیوسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سیرماذیانی . کاتب بود و به عربی شعر هم می گفت و دیوان او پنجاه ورقه است . (از الفهرست ابن الندیم ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن شاکر مؤدب لیثی واسطی . رجوع به علی مؤدب شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن شاه ظاهری بغدادی ، مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به ابن الشاه الظاهری و نیز به علی بن محمدبن الشاه الظاهری ... ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن صافی بن شجاع ربعی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی ربعی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن صائغ کنانی . رجوع به علی کنانی شود.