علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصربن سعدبن محمد کاتب ، مکنّی به ابوتراب . وی در محرم سال 428 هَ . ق . در عُکبَرا متولد شد و در آنجا پرورش یافت و آنگاه به بغداد رفت و ادب و نحو را نزد علی بن برهان نحوی فراگرفت سپس به بصره رفت و کاتب نقیب طالبیان آنجا گشت و آنگاه در سال 449 هَ . ق . به بغداد بازگشت و در کرخ اقامت گزید تا اینکه درجمادی الاخره ٔ سال 518 هَ . ق . درگذشت . (از معجم الادباء یاقوت ، چ قاهره ج 15 ص 97 و چ مارگلیوث ج 5 ص 433).
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۵ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن نصر، مکنّی به ابوالحسن . وی از کاتبان واسط بود و در سال 437 هَ ق . درگذشت . او را رسائلی است . (از معجم المؤ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن نصربن منصوربن بسام عبرتائی بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن بسام . وی شاعر بود و در سال 230 هَ ....
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ولید، ملقّب به والدالجمیع. رجوع به علی والدالجمیع شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن وهب مسعری . رجوع به علی مسعری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن هلال جزائری عراقی شیعی ، مشهور به ابن هلال . رجوع به علی جزائری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی بن احمدبن عمادالدین قادری حموی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی حموی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی درینی انباری ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به ثقةالدولة. رجوع به علی انباری (ابن محمدبن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی سلامه ٔ صنعانی . رجوع به علی سلامة شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی سلمی سمیساطی ، مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به علی سمیساطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف بن مسعود قیسی قرطبی شاعر، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن خروف و ملقّب به نظام الدین . وی از اهالی...