علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصر نصرانی ، مشهور به ابن طبیب و مکنّی به ابوالحسن . وی ادیب و نویسنده بود در سال 377 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1 - اصلاح الاخلاق ، که در حدود یکهزاروپانصد ورق است . 2 - البراعة. 3 - صحبةالسلطان ، که بیش از یکهزار ورق است . (از معجم المؤلفین بنقل از معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 96. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 131. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 682).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ارسلان بن محمد منتخب ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی منتخب شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسحاق . وی از اهالی قم بود واز جمله وکیلانی است که صاحب کشف الغمة بنقل از اعلام الوری تألیف طبرسی ، گوید ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسداﷲ امامی اصفهانی . رجوع به علی امامی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن ابی بکربن عبداﷲبن عمربن عبدالرحمان ناشری زبیدی یمانی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن علی بن احمدبن محمدبن اسحاق اسبیجابی سمرقندی ، ملقّب به بهاءالدین . رجوع به علی اسبیجابی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن علی بن محمدبن داوود بیضاوی الاصل مکی شافعی ، مشهور به زمزمی و ملقّب به نورالدین . رجوع به علی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن محمدبن بشر انطاکی تمیمی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی انطاکی شود.
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسواری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی اسواری (ابن محمدبن بابویه ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اقبرس قاهری شافعی ، مشهور به ابن اقبرس و ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی قاهری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن الشاه الظاهری بغدادی ، مکنّی به ابوالقاسم . متوفی در سال 252 هَ . ق . رجوع به ابن الشاه الظاهری و نیز به م...