علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصیرالدین محمودبن مظفر خوارزمی ، ملقّب به شمس الدین . پدر او نصیرالدین محمود سمت وزارت و نیز اشراف مطبخ و اسطبل سلطان سنجر را داشت . و بواسطه ٔ بی کفایتی از وزارت کنار رفت و منصب اشراف را به پسرش شمس الدین علی واگذاشت . و پس از مدتی مقرب الدین جوهر خادم ، شمس الدین علی را نزد سلطان سنجر متهم به داشتن روابط با برخی از حرمسرایان سلطان ساخت لذا با پدرش به زندان افکندند و در همان زندان درگذشتند. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 515) (دستور الوزراء خوندمیر ص 199 و 203).
واژه های همانند
۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۶ ثانیه
علی مراکشی . [ ع َ ی ِم َرْ را ک ُ ] (اِخ ) ابن علی بن عمر مراکشی . مکنی به ابوالحسن . از علمای قرن 7 هَ . ق . در بلاد مغرب . وی در علم نجوم ...
علی مراکشی . [ ع َ ی ِ م َرْ را ک ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان اقاوی الاصل . مشهور به مراکشی . وی فقیه و نحوی و از قبیله ٔ بنی صالح در سو...
علی مراکشی . [ ع َ ی ِ م َرْ را ک ُ ] (اِخ ) ابن محمد مسفیوی مراکشی . مکنی به ابوالحسن . مورخ و ازوزراء بود و در عهد دولت حسینی عهده دار وزارت...
علی مرابطی . [ ع َ ی ِ م ُ ب ِ ] (اِخ ) ابن یوسف بن تاشفین لمتونی مرابطی . مکنی به ابوالحسن . امیر مسلمانان در مراکش و سومین تن از ملوک دو...
علی مرجوشی . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) رومی . کیمیادان قرن 9 هَ . ق . رجوع به علی رومی شود.
علی مرداوی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ )ابن سلیمان بن احمدبن محمد سعدی صالحی حنبلی مرداوی .مکنی به ابوالحسن و ملقب به علاءالدین . فقیه و محدث ...
علی مشعشعی . [ ع َ ی ِ م ُ ش َ ش َ ] (اِخ ) سومین تن از خاندان آل مشعشع (از فرمانروایان خوزستان در قرن نهم هَ . ق .) است که پس از محسن اما...
علی مشعشعی . [ ع َ ی ِ م ُ ش َ ش َ ] (اِخ ) ابن خلف بن عبدالمطلب بن حیدربن محمدبن فلاح موسوی حسینی مشعشعی حویزی . رجوع به علی حویزی شود.
علی مسعودی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی مسعودی . مکنی به ابوالحسن . صاحب مروج الذهب . رجوع به مسعودی شود.
علی مسعودی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) (امیر سید...) ابن شهاب بن حسن بن محمد همدانی مسعودی . مشهور به ابن شهاب . ادیب و صوفی متولد در سال 714 ه...