علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نعمان بن محمدبن حیون ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن حیون . وی از قضات مصر و فقیهی عادل و ادیب بود و نزد خلفای فاطمی احترامی بسیار داشت . او در سال 328 هَ . ق . متولد شد و با «المعز» از مغرب به مصرسفر کرد و در سال 366 هَ . ق . عهده دار امر قضاوت گردید و نخستین کسی است که در مصر ملقّب به قاضی القضاة شد. او را اشعاری نیکو بود و در سال 374 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی بنقل از وفیات الاعیان ج 2 ص 167 و الولاة و القضاة ص 495).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شاهرودی . رجوع به علی شاهرودی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شاهرودی ، ملقّب به علاءالدین و مشهور به مصنفک ، رجوع به علی مصنفک شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شبیب . رجوع به علی شبیب شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شرنقاشی ، خطیب شافعی . رجوع به علی شرنقاشی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شریف بکری . رجوع به علی بکری (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شمشاطی عدوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی شمشاطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شیرازی حنفی ، ملقب به علاءالدین . رجوع به علی شیرازی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شیرازی عمری شافعی ، ملقّب به مظفرالدین . رجوع به علی شیرازی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدطاهربن عبدالحمیدبن موسی بن علی بن معتوق عاملی نباطی اصفهانی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عاملی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد طرابلسی بن ناصرالدین . امام جامع اموی دمشق . رجوع به علاءالدین (ابن ناصرالدین ) شود.