اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نعمان بن محمدبن حیون ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن حیون . وی از قضات مصر و فقیهی عادل و ادیب بود و نزد خلفای فاطمی احترامی بسیار داشت . او در سال 328 هَ . ق . متولد شد و با «المعز» از مغرب به مصرسفر کرد و در سال 366 هَ . ق . عهده دار امر قضاوت گردید و نخستین کسی است که در مصر ملقّب به قاضی القضاة شد. او را اشعاری نیکو بود و در سال 374 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی بنقل از وفیات الاعیان ج 2 ص 167 و الولاة و القضاة ص 495).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۵ ثانیه
علی هندی . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن حسام الدین بن عبدالملک جونفوری هندی . مشهور به متقی و ملقب به علاءالدین . رجوع به علی متقی شود.
علی هندی . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن حسام الدین اکبرآبادی هندی مشهور به آرزو و ملقب به سراج الدین . رجوع به آرزو و علی شاه (ابن حسام الد...
علی هندی . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن دلدارعلی لکهنویی هندی . رجوع به علی لکهنویی شود.
علی هندی . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) (علیرضا...) ابن طالب هندی پیشاوری . رجوع به علیرضا (ابن طالب ...) شود.
علی هندی . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن نوح حسینی واسطی بلگرامی هندی حنفی مشهور به غلامعلی آزاد. رجوع به غلامعلی آزاد شود.
علی هندی . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) اکبرآبادی هندی . ملقب به شرف الدین و متخلص به پیام . شاعربود و در حدود سال 1150 هَ . ق . در گذشت . او را در ...
علی یامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (علی الوحید...) ابن حاتم بن احمد یامی . آخرین تن از بنی حمدان یمن . رجوع به علی حمدانی (ابن حاتم ...) شود.
علی یزدی . [ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) (سید...) از سادات یزد و مشهور به صوتی . رجوع به علی صوتی شود.
علی یزدی .[ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) (سید...) ملقب به غیاث الدین . وزیر شیخ ابواسحاق . رجوع به غیاث الدین علی یزدی شود.
علی یزدی .[ ع َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) نام او حسنعلی است و در شعر «علی » تخلص می کرده است . این شاعر بسیاری از بلاد را سیاحت کرد و در حدود نودسالگی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.