 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  وهسودان بن  جستان بن  مرزبان بن  جستان  دیلمی  جستانی . وی  از سلاطین  بنی جستان  بود. که  از سال  300 تا 304 هَ . ق . بر اصفهان  حکومت  می کرد و در سال  307 هَ . ق . بر ری  مستولی  گشت  و در این  سال  درگذشت . (از معجم الانساب  زامباور ص  73 و 293). در حبیب السیر آمده  است  که  علی بن  وهسودان ، نایب  المقتدر باﷲ عباسی  در ری  بود. رجوع  به  حبیب السیر چ  خیام  ج 2 ص  413 شود. قفطی  در تاریخ الحکماء (ص  272) نویسد: محمدبن  زکریای  رازی  کتاب  «الطب  الملکی » را به  نام  علی بن  وهسودان  صاحب  طبرستان  نوشته  است . و ظاهراً همه ٔ اینان  همان  علی بن  وهسودان  جستانی  است .
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن  سعیدبن  حزم بن  غالب بن  صالح بن  خلف بن  سفیان بن  یزید فارسی  اندلسی  قرطبی  یزیدی ، مکنی  به  ابومحمد و مشهور به  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  سلک  فالی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهوربه  مؤدب . رجوع  به  علی  فالی  (ابن  احمدبن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  سهل فوشنجی  هروی ، مکنی  به  ابوالحسن . از عرفای  نیمه ٔ اول قرن  چهارم  هجری . رجوع  به  ابوالحسن  فوشنجی  و نامه ٔ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  طالب  معدل . رجوع  به  علی  معدل  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  عباس  اندآنی ، مکنی  به  ابوالحسن . والی  اصفهان . رجوع  به  علی  اندآنی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  عبدالرحمان بن  احمدبن  عبدالرحمان بن  یعیش  زهری  باجی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  باجی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  عبدالعزیزبن  عبدالحق بن  خراسان ، مشهور به  ابن  خراسان . آخرین  تن  از امرای  آل خراسان  در تونس  بود. وی  در سال  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  عبدالعزیز میوروقی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  میوروقی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  عبداﷲ بغدادی ، مکنی  به  ابوخطاب . رجوع  به  علی  بغدادی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  عبدالمؤمن  زواوی  مغربی  مالکی . رجوع  به  علی  زواوی  شود.