علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن هارون بن علی بن یحیی بن ابی منصور، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن منجم . وی منجم و ادیب و شاعر و راویه و عروضی و نسابه بود (277 - 352 هَ . ق .) با بسیاری از خلفا و وزراء هم صحبت بود. او راست : 1 - الرد علی الخلیل فی العروض . 2 - الرسالة فی الفرق بین ابراهیم بن المهدی و اسحاق بن الموصلی فی الغناء. 3 - الفرق و المعیار بین الاوغاد و الاحرار. 4 - کتاب النیروز و المهرجان . 5 - اللفظ المحیط ببعض ما لفظ به اللقیط. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 220. سیرالنبلاء ذهبی ج 9 ص 64. الفهرس ابن الندیم ج 1 ص 144. وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 449. معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 112. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1438 و سایر صفحات . هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 680). نام او در کشف الظنون به صورت «علی بن عبداﷲ، مشهور به ابن المنجم » آمده است .
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۲ ثانیه
علی جلی . [ ع َ؟ ] (اِخ ) ابن امراﷲبن عبدالقادر حمیدی رومی ، مشهور به ابن حنائی . رجوع به علی حناوی زاده (ابن محمد...) شود.
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ابن امیر محمد برندق برلاس (میرزا...) وی از شاهزادگان تیموری بود. هنگامی که محمد بابرشاه در حال مرگ بود و می خو...
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ابن قراعثمان . وی بعد از پدرش امیر قراعثمان ، بر دیاربکر حاکم بود و پس از او پسرش حسن بیک به حکومت آنجا رسید که ...
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) چاکرلو. وقتی شاه اسماعیل صفوی پیش از رسیدن سلطنت برای زیارت مرقد جدش شیخ صفی الدین به اردبیل رفت ، این علی...
علی بیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ذوالقدرلو. وی پس از کشته شدن خلیل سلطان ذوالقدر، به امرشاه اسماعیل صفوی ، به حکومت آن شهر منصوب شد. (از حبیب ...
علی بیگ . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپایه ، بخش بردسکن ، شهرستان کاشمر. واقع در 30 هزارگزی شمال بردسکن . ناحیه ای است کوهستانی ...
علی تپه . [ ع َ ت َپ ْ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پنج هزاره ، بخش بهشهر شهرستان ساری . واقع در 3 هزارگزی خاور بهشهر و یک هزارگزی جنوب ...
علی تقی . [ ع َ ت َ ] (اِخ ) ابن احمدبن زین الدین بحری (علی تقی ...). رجوع به علی بحری شود.
علی بار. [ ع َ ] (اِخ ) وی سردار لشکر سلطان محمود سلجوقی بود و وقتی محمود از عم خود سلطان سنجر شکست خورد، سلطان سنجر درباره ٔ این علی بار از ...
علی بدر. [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) (مولانا...) وی معاصرامیرتیمور گورکانی و از جمله شعرای دارالسلطنه ٔ هرات بود. و در سال 791 هَ . ق . که میرزا میر...