علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  هلال  بغدادی ، مشهور به  ابن  بواب  و مکنّی  به  ابوالحسن . او را قصیده ای  است  رائیه  که  ادوات  کتابت  را در آن  جمعآوری  کرده  است . رجوع  به  ابن  بواب  و مآخذ ذیل  شود: معجم المؤلفین  ج 7 ص 258. الوافی  صفدی  ج 12 ص 23. کشف الظنون  حاجی خلیفه  ص  1339. مفتاح السعاده ٔ طاش کبری  ج 1ص  76. الخطاط البغدادی  علی بن  هلال  المشهور به  ابن البواب  نوشته ٔ سهیل  انور. حبیب السیر چ  خیام  ج 2 ص  309.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حجةاﷲبن  علی بن  عبداﷲبن  حسین بن  محمدبن  عبدالملک  طباطبائی  شولستانی  نجفی ، ملقب  به  شرف الدین . رجوع  به  علی  طباطبائ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حداد، علی بن  عمربن  محمدبن  فارس  انباری ، مشهوربه  ابن  حداد و ملقب  به  قوام الدین  و مکنی  به  ابوالفرج . رجوع  به  علی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حَرازة. عباس  دوری  از وی  روایت  دارد. (از منتهی الارب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حرانی ، علی بن  حسین بن  علی بن  علان بن  عبدالرحمان ، مشهور به  ابن  حرانی  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  حرانی  (ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حربن  یزید ریاحی . وی  فرزند حربن  یزید است  که  در واقعه ٔ کربلا پس  از پدرش  همراه  با برادر خود مصعب  و غلام پدرش  غره ، ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حرب بن  محمدبن  علی  طائی موصلی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  موصلی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حزم ، علی بن  احمدبن  سعیدبن  حزم بن  غالب بن  صالح بن  خلف بن  سفیان بن  یزید فارسی  اندلسی  قرطبی  یزیدی ، مکنی  به  ابومح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حزمون  اندلسی . رجوع  به  علی  اندلسی  (ابن  حزمون ) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسام الدوله . از سلاطین  آل باوند. رجوع  به  علاءالدوله ٔ باوندی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسام الدین بن  عبدالملک  جونفوری  هندی ، مشهور به  متقی  و ملقب  به  علاءالدین . رجوع  به  علی  متقی  شود.