 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن  داوودبن  طهمان . وی  فرزند یعقوب بن  داوود بودکه  وقتی  ابراهیم بن  عبداﷲ بر ابوجعفر دوانیقی  خروج  کرد همراه  او بوده  است . این  علی  حکایتی  درباره ٔ سبب  گرفتاری  و حبس  پدر خود بدست  مهدی  خلیفه  نقل  کرده  است  که  در تاریخ  حبیب السیر آمده  است . رجوع  به  حبیب السیر چ  خیام  ج 2 ص  223 و دستورالوزراء خوندمیر ص  30 شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  سلیمان  هیثمی  شافعی ، ملقب  به  نورالدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  هیثمی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  عبدالجلیل  فرغانی  مرغینانی  حنفی ، ملقب  به  برهان الدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  مرغینانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن عبدالرحمان بن  محمد باعلوی . رجوع  به  علی  سقاف  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  عبدالرحمان  سقاف  علوی ، ملقب  به  نورالدین . رجوع  به  علی  سقاف  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  علی بن  ابی بکربن  عمربن  احمدبن  عبدالرحمان بن  محمد خزرجی  انصاری  مکی  شافعی ، مشهور به  ابن  جمال  مصری . رجو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  علی بن  محمدبن  أبی بکربن  عبداﷲبن  عمربن  عبدالرحمان بن  عبداﷲ یمانی  زبیدی  شافعی ، مشهور به  ناشری  و ملقب  ب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  علی  هروی  موصلی ، ساکن  حلب ، مکنی  به  ابوالحسن . رحالة و خطیب  بودکه  به  علم  سیما و چهره  آشنایی  داشت . اصل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  محمدبن  علی بن  محمدبن  شراد برعی  أبیاری  زبیدی  یمنی  شافعی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  برعی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی حزم  قرشی  دمشقی  مصری  شافعی ، مشهور به  ابن  نفیس  و ملقب  به  علاءالدین . طبیب  و دانشمند مشهور قرن  هفتم  هجری . رجو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی حزین ، ملقب  به  علاءالدین . رجوع  به  ابن  نفیس  و علی بن  ابی حزم  قرشی ... شود.