اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علیا

نویسه گردانی: ʽLYA
علیا. [ ع ُل ْ ] (ع ن تف ) مؤنث أعلی ̍. بلندتر. (از تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). || هر جای بلند. (از اقرب الموارد) (متن اللغة). ج ، عُلا ۞ . (تاج العروس )(اقرب الموارد) (متن اللغة). رجوع به أعلی ̍ شود.
- الید العلیا خیر من الید السفلی ؛ منظور از علیا در اینجا بخش نده و انفاق کننده و یا عفیف است . و مقصود از سفلی سؤال کننده و درخواست کننده است . (از لسان العرب ) (ذیل اقرب الموارد).
- صفة اﷲ العلیا ؛ منظور شهادت «لا اله الاّ اﷲ» است . (از لسان العرب ) (ذیل اقرب االموارد).
- علیا مضر ؛ قسمت بالای مضر، که گویند قریش و قیس است . و غیر از آنها را سفلی مضر گویند. (از تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نساء علیا. [ ن ِ ءِ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالای بخش طالقان شهرستان تهران ، در 12هزارگزی شرق شهرک در ناحیه ٔ کوهستانی سردسیری و...
نفس علیا. [ ن َ س ِ ع ُ ] (اِخ ) در اصطلاح عرفا اسرافیل را گویند که صاحب صور، و فعل او نفخ ارواح است در قوالب اجساد و اعطاء حیات و قوت و ح...
زاب علیا. [ ب ِ ع ُ ] (اِخ ) نام رود لیکوس است که در شرق دجله جاریست و به رود شیل ایرماق ، واقع در کاپادوکیه ٔ قدیم میریزد و با زاب سفلی د...
ساور علیا. [ وَ رِ ع ُل ْ ] (اِخ )از جمله ٔ کوهستان و ییلاقات شاه کوه و ساور علیا. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 169).
غدیر علیا. [ غ َ رِ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است که در هشت فرسخ و نیم میانه ٔ شمال و مغرب چارک (دهی از دهستان حومه ٔ بخش خورموج شهرستان بوشهر...
کشار علیا. [ ک َ رِ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش کن شهرستان طهران واقع در 7هزارگزی شمال باختری کن و 15هزارگزی شمال شوسه ٔ تهران ...
کویر علیا. [ ک َ رِ ع ُل ْ ] (اِخ ) مرکز بلوک کوه پر در ناحیه ٔ تنکابن مازندران . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 303).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۹ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.