علیة
نویسه گردانی:
ʽLY
علیة. [ ع ُ ل َی ْ ی َ ] (اِخ ) نام دختر مهدی عباسی مشهور به «عباسة» است که ادیب و شاعر بود (106 - 210 هَ . ق .). وی در شعرهای خود آهنگهای زیبایی به کار می برد و برادرش هارون الرشید در اکرام و احترام او مبالغه می کرد. وی را دیوان شعری است . (از معجم المؤلفین از عیون التواریخ ابن شاکر کتبی ج 3 ص 254 و نزهةالجلساء فی اشعار النساء سیوطی ص 9 و الوافی صفدی ج 12 ص 229 والفهرست ابن الندیم ج 1 ص 164 و الاغانی اصفهانی ج 10ص 162 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 520 و اعلام النساء عمر رضا کحالة ج 3 ص 334). و رجوع به عباسة شود.
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
علیة. [ ع ُ ل َی ْ ی َ ] (اِخ ) نام دختر جودت پاشا مورخ قرن اخیر بود. وی از زنان نویسنده و داستانسرای قرن حاضر بود که در اسلامبول پرورش یاف...
علیه . [ ع َ ل َی ْه ْ ] (ع حرف جر + ضمیر) بر او. بر وی . || ضرر. نقصان . زیان . (ناظم الاطباء). به زیان .- بر علیه ؛ در تداول فارسی معاصر، ...
علیه . [ ع َ لی ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرگور، بخش سلوانا، شهرستان ارومیه . دارای 115 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصو...
عالیة. [ ی َ ] (ع ص ) مؤنث عالی . (اقرب الموارد). || (اِ) نوک سرنیزه یا سر آن یا نصفش که متصل به سنان است . (المنجد) (مهذب الاسماء). ||...
عالیة. [ ی َ ] (اِخ ) مؤلف حبیب السیر آرد که : بقولی نام دختر علی النقی (ع ) عالیة بوده است . (حبیب السیر ج 2 ص 98).
عالیة. [ ی َ ] (اِخ ) نام دختر هارون الرشید بود. (حبیب السیر ج 2 ص 236).
الیة. [ اَل ْ ی َ ] (ع اِ) دنب و سرین یا پیه و گوشت سرین . ج ، اَلیات ، اَلایا. تثنیه ٔ آن اَلیان بی تاء. (منتهی الارب ). گوشت یا پیهی که ب...
الیة. [ اِل ْ ی َ ] (ع اِ) جانب . گویند: جاء من الیة نفسه ؛ یعنی خودش آمدبی آنکه وادارش کنند. (از متن اللغة). در حدیث آمده : لایقام الرجل من ...
الیة. [ اَ لی ی َ ] (ع اِ) درنگ . تأخیر. اسم است از اَلَاءَ بمعنی درنگ کرد. (از متن اللغة). || (ص ) زن بسیار سوگندخورنده . مؤنث اَلی ّ. (ن...
الیة. [ اَل ْ ی َ ] (اِخ ) نام آبی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). از آبهای متعلق به بنی سُلَیم ، و اصمعی «ابن الیة» آورده است . شاعر گوید:و من ...