عمارة
نویسه گردانی:
ʽMAR
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حمزةبن میمون ، از فرزندان عکرمة مولای ابن عباس . نام او در «معجم المؤلفین » بصورت عمارةبن حمزةبن مالک بن یزیدبن عبداﷲ، مولای عباس بن عبدالملک ، و در معجم الادباء به کسر اول آمده است . وی نویسنده و شاعر و شخصی زیرک بود و منصور و مهدی خلفای عباسی او را احترام و اکرام بسیار میکردند. و درباره ٔ کرم او اخباری عجیب نقل میشود. او در سال 156 هَ .ق . والی فارس در خوزستان و در سال 158 هَ .ق . عامل خراج در بصره بود.او راست : 1 - دیوان رسائل . 2 - رسالةالخمیس . 3 - الرسالة الماهانیة. (از اعلام زرکلی ). رجوع به مآخذ ذیل شود: ارشاد الاریب ج 6 ص 3، النجوم الزاهره ٔ ابن تغری بردی ج 2 ص 164، ثمارالقلوب ثعالبی ص 159، الشعور بالعور، رغبةالاَّمل ج 8 ص 144، معجم المؤلفین ج 7 ص 268، الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 118، معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 242، معجم الانساب زامباور ص 64 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 235.
واژه های همانند
۱۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
عماره ٔ نسائی . [ ع ُ رَ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ابن ثبیت نسائی . «ابوعلی بکری » وی را صحابی دانسته است ، اما «ابن حجر» می نویسد که نام پدر او «شبیب...
عماره ٔ نسائی . [ ع ُ رَ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ابن حبیب نسائی . «ابن فتحون » وی را از صحابیان دانسته است ، اما «ابن حجر» گوید که نام پدر او «شبیب ...
عماره ٔ هاشمی . [ ع ُ رَ ی ِ ش ِ ] (اِخ ) ابن حمزةبن عبدالمطلب هاشمی . صحابی بود. «ابوعمر» گوید که عمارةبن حمزة و برادرش یعلی ، هنگام وفات پی...
عماره ٔ مذحجی . [ ع ُ رَ ی ِ م َ ح ِ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد حکمی مذحجی یمنی شافعی ، مکنی به ابومحمد و ملقب به نجم الدین . فقیه و مورخ و شا...
عماره ٔ مروزی . [ ع ُ رَ ی ِ م َرْ وَ ] (اِخ ) ابن محمد (یا احمد یا محمود) مروزی ، مکنی به ابومنصور. از شعرای اواخر عهد سامانی و اوایل دوره ٔ غزن...
عماره ٔ نجاری . [ ع ُ رَ ی ِ ن َج ْ جا ] (اِخ ) ابن حزم بن زیدبن لوذان بن عمروبن عبدعوف بن غنم بن مالک بن نجار نجاری انصاری . وی صحابی بود ...
عماره ٔ نجاری . [ ع ُ رَ ی ِ ن َج ْ جا ] (اِخ ) ابن عمروبن حزم نجاری انصاری . وی تابعی و از بزرگان و شریفان مدینه بود و از یاران بزرگ عبداﷲ...
عماره ٔ نجاری . [ ع ُ رَ ی ِ ن َج ْ جا ] (اِخ ) ابن مخلدبن حرث انصاری نجاری . صحابی بود و «موسی بن عقبة» وی را ازشهدای غزوه ٔ احد دانسته است ...
عماره ٔ مازنی . [ ع ُ رَ ی ِ زِ ] (اِخ ) ابن احمر مازنی . وی از صحابیانی بود که در بصره سکنی ̍ گزیدند. «ابن حجر»حدیثی از او روایت کرده است . ...
عماره ٔ مازنی . [ ع ُ رَ ی ِ زِ ] (اِخ ) ابن زعکره ٔ مازنی ، مکنی به ابوعدی . وی صحابی بود. و «ابن سعد» وی را از کسانی داند که در فتح مکه ش...