اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عمارة

نویسه گردانی: ʽMAR
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن معاذبن زرارةبن عمروبن غنم بن عدی بن حارث بن مرةبن ظفر انصاری ظفری ، مکنی به ابونملة. صحابی بود. و نام او را «عمار» دانسته اند. رجوع به عمار انصاری (ابن معاذبن ...) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن غَزیّة. محدث بود. در عیون الاخبار احادیثی از وی نقل شده است .رجوع به عیون الاخبار دینوری ج 1 ص 265 و 304 شود...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن قرص لیثی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ لیثی (ابن قرص ...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن قریط عامری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ عامری (ابن قریط...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن مالک بن عمروبن بثیرةبن مشنؤبن قشربن تمیم بن عوذمناةبن تاج بن تیم بن اراشةبن عامربن عبیلةبن قسیل بن فران بن...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن محمود (یا محمد یا احمد) مروزی ، مکنی به ابومنصور. از شعرای اواخر عهد سامانی و اوایل دوره ٔ غزنوی . رجوع به ابومنصو...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن مخشی . در «التجرید» آمده است که وی از امرای لشکر اسلام بود و در غزوه ٔ یرموک شرکت داشت . (از الاصابه ٔ ابن حجر، ...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن مخلدبن حرث انصاری نجاری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ نجاری (ابن مخلدبن حرث ...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن مدرک بن جنادة. صحابی بود. و «ذهبی » ذکر او را کرده است و «ثقفی » نسب وی را نوشته است . (از الاصابه ٔ ابن حجر، قس...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن وثیمةبن موسی فارسی ، مکنی به ابورفاعة. مورخ و محدث مصری است که در جمادی الاَّخره ٔ 289 هَ .ق . در آن دیار درگذ...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن ولیدبن سویدبن زیدبن حرام . جدی است از بنی جذام . رجوع به عماره ٔ جذامی شود.
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۶ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.