عمران 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽMRʼN 
    
							
    
								
        عمران . [ ع َ ] (ع  اِ) دو طرف  هر دو آستین . و آن  را به  فتح  میم  نیز خوانند و گویا اصح  باشد. (از منتهی  الارب ). رجوع  به  عَمَر شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  ماثان . نام  پدر مریم  عذراء است  که  پسرعم  زکریای  نبی  علیه السلام  بوده  است . همسر عمران  «حنة بنت  قافوذ» نام  داشت ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  ملحان  عطاردی ، مکنی  به  ابورجاء. رجوع  به  عمران  عطاردی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  موسی بن  مجاشع سختیانی ، مکنی  به  ابواسحاق . محدث  بود. رجوع  به  عمران  سختیانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  موسی بن  یحیی بن  خالد برمکی . از برامکه  و امیر سند. رجوع  به  عمران  برمکی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  نمران ، مکنی  به  ابوسلیمان . محدث  است . رجوع  به  ابوسلیمان  (عمران بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  هارون  صوفی ، مکنی  به  ابوموسی . محدث  است . رجوع  به  ابوموسی  (عمران بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  یصهربن   ۞  فاهث . نام  پدر موسی  و هارون  است  و او را «عمران بن  فاهث بن  لاوی بن  یعقوب » نیز گفته اند. (از حبیب السیر ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        آل عمران . [ ل ِ ع ِ ] (اِخ ) نام  سوره ٔ سیم  از قرآن  پس  از بَقَرة و پیش  از نساء و آن  دویست  آیت  باشد و مدنی  است .  ||  موسی  و هارون . (مجمل ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پور عمران . [ رِ ع ِ ] (اِخ ) موسی  علیه  السلام .  ||  هارون . (شرفنامه  منیری ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پیر عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  میرده  بخش  مرکزی  شهرستان  سقز. واقع در 35هزارگزی  جنوب  باختری  سقز و 15هزارگزی  جنوب  شوسه ٔ سقز به  بان...