عمران 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽMRʼN 
    
							
    
								
        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  عیینه ، مکنی  به  ابوالحسن . محدث  است . رجوع  به  ابوالحسن  (عمران بن ...) شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  حارث  سلمی ، مکنی  به  ابوالحکم . محدث  است . رجوع  به  ابوالحکم  (عمران بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  حُذَیفةبن  الیمان . تابعی  بود. از یاران  مقدم  مختارثقفی  در کوفه  بشمار می رفت . وی  در سال  67 هَ .ق . به  دست  مصعب بن...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  حصین بن  عبیدبن  خلف بن  عبدنهم بن  حذیفةبن  جهمةبن  غاضرةبن  حبشةبن  کعب بن  عمرو خزاعی ، مکنی  به  ابونُجَید. از صحابیان...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  حطان بن  ظبیان بن  لوذان بن  حرث بن  سدوس  سدوسی  یا ذهلی ، مکنی  به  ابوشهاب . از تابعیان  بود. رجوع  به  عمران  سدوسی  ش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  حُلوان بن  الحاف  (حافی ) بن  قضاعة. نام  بطنی  است  از قضاعة، از قحطانیة. (معجم  قبائل  العرب  از نهایةالارب  نویری  ج  2...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  خالد. از قتله ٔحضرت  حسین بن  علی  (ع ) بود که  به  دست  مختار ثقفی  به  قتل  رسید. رجوع  به  حبیب السیر چ  خیام  ج  2 ص  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  داود قطان ، مکنی  به  ابوالعوام . از روات  حدیث  است . رجوع  به  ابوالعوام  (عمران بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  ربیعةبن  عبس بن  شحارة. بطنی  است  بزرگ  که  در یمن  اقامت  دارند. (معجم  قبائل  العرب  از تاج  العروس  زبیدی  ج  3 ص  287...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  زید، مکنی  به  ابویحیی . محدث  بود. رجوع  به  ابویحیی  (عمران بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن  شاهین  سلمی . حاکم  امارت  شاهینی  در بطیحة. رجوع  به  عمران  سلمی  (ابن  شاهین ...) شود.