اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عمری

نویسه گردانی: ʽMRY
عمری . [ ع ُ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به عمربن خطاب . و در تداول عوام فارسی زبانان ، بر یک تن از اهل سنت اطلاق میشود. سنی . چهاریاری .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، لین است: شانت جیتی ŝānte-jiti (سنسکریت: صانتی śānti با اوستایی جیتی) ***فانکو آدینات 09163657861
علی عمری . [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن مرادبن عثمان بن علی بن قاسم عمری موصلی شافعی . وی ادیب بود و در سال 1147 هَ . ق . متولد ش...
علی عمری . [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن محمد علوی عمری شجری . ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن صوفی ....
علی عمری . [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن محمد شیرازی عمری شافعی . ملقب به مظفرالدین . رجوع به علی شیرازی شود.
علی عمری . [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن مراد عمری موصلی شافعی .ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالفضل . ادیب و شاعر متولد در سال 1060 هَ . ق...
جامع عمری . [ م ِ ع ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) همان مسجد عتیق است . رجوع به جامع عتیق شود.
حسین عمری . [ ح ُ س َ ن ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن عبداللطیف بن محمد العمری قادری خلوتی دمشقی معروف به ابن عبدالهادی مؤرخ نسابة در دمشق به ...
حسین عمری . [ ح ُ س َ ن ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن محمد شریف عمری مکنی به ابوالفتح و ملقب به ناصرالدین در نیشابور و مرو علم آموخت و تألیفات ...
خطیب عمری . [ خ َ ع ُ ] (اِخ ) یاسین بن خیراﷲبن محمودبن موسی . مورخ و از فاضلان موصل وادیبان و شاعران آن ناحیت بود. او تألیفات خود را که ...
امین عمری . [ اَ ن ِ ع ُم َ ] (اِخ ) امین بن خیراﷲ. (1150 - 1203 هَ .ق .). از نوابغ عراق و شاعر و دارای تألیفات بسیار است . (از اعلام زرکلی چ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.