عملی
نویسه گردانی:
ʽMLY
عملی . [ ع َ لا ] (اِخ ) نام جایگاهی است . و ابن درید در جمهرة آن را به فتح عین و میم ضبط کرده است . (از معجم البلدان ). در منتهی الارب نیز به فتح اول و دوم (عَمَلی ̍) آمده است .
واژه های همانند
۶۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
بهائی عاملی . [ ب َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) (شیخ ) رجوع به بهاءالدین محمدبن حسین عاملی شود.
شیخ حر عاملی . [ ش َ ح ُرْ رِ م ِ ] (اِخ ) لقب محمدبن الحسن الحر العاملی . رجوع به حر عاملی ، محمدبن حسن ... شود.
حبیب اﷲ عاملی . [ ح َ بُل ْ لاهَِ م ِ ] (اِخ ) رجوع به حبیب اﷲبن حسین بن حسن حسینی ، و حبیب مهاجر شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
گنبد محمد آملی . [ گُم ْ ب َ دِ م ُ ح َم ْ م َ دِ م ُ ] (اِخ ) گنبدی بوده است در آمل . رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 65...
بدرالدین عاملی . [ ب َ رُدْ دی ن ِ م ِ ] (اِخ ) (933 هَ . ق . / 1527 م .) حسن بن جعفربن فخرالدین عاملی . فقیه امامی . از اوست المحجة البیضاء و ...
عمادالدین آملی . [ ع ِ دُدْدی ن ِ م ُ ] (اِخ ) محمدبن علی بن محمدبن علی طبری آملی ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به عمادالدین . از علمای شیعه ٔ ...
افسرالملوک عاملی زاده شده به سال ۱۳۰۹هجری قمری در مشهد فرزند میرزا اسماعیل خان مستوفی شیرازی ملقب به اعتصام الممالک از رجال سیاسی بود که در هنگام تولد...
ماری -املی دو بوربون . [ اَ م ِ دُ ب ُ ب ُ ] (اِخ ) ۞ (1782-1866م .) او دختر فردیناند اول «دو سیسیل » ۞ بود و با همسری لوئی فیلیپ ، ملکه ٔ فران...