اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عنان گران کردن

نویسه گردانی: ʽNAN GRʼN KRDN
عنان گران کردن . [ ع ِ گ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) استادن و متوقف کردن اسب . (آنندراج ). ایستادن سوار. (از غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). عنان کشیدن :
پس کرد عنان گران چو مرکز
فرمود سبک خطاب موجز.

خاقانی (از آنندراج ).


|| آهسته راندن . (امثال و حکم دهخدا) :
ز کنده به صد چاره اندرگذشت
عنان را گران کرد بر سوی دشت .

فردوسی .


در سپه جهل بسی تاختی
اکنون یکچند گران کن عنان .

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گران کردن عنان . [ گ ِ ک َ دَ ن ِ ع ِ] (مص مرکب ) دهنه را کشیدن و سخت کردن : سبک تیغ را برکشیداز نیام عنان را گران کرد و برگفت نام . فردوسی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ابوالفضل
۱۴۰۰/۰۱/۳۱
3
0

نگه داشتن اسب


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.