اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عنان گراییدن

نویسه گردانی: ʽNAN GRʼYYDN
عنان گراییدن . [ ع ِ گ َ / گ ِ دَ ] (مص مرکب ) عنان پیچاندن :
یکی برگرایید رستم عنان
به گردن برآورد رخشان سنان .

فردوسی .


مبارز را سر و تن پیش خسرو
چو بگعراید عنان خنگ یکران .

عنصری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.