اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عندل

نویسه گردانی: ʽNDL
عندل . [ ع َ دَ ] (ع ص ) شتر کلان سر، و مذکر و مؤنث در آن یکسان است . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). شتری که سر بزرگ داشته باشد. (از اقرب الموارد). || بلندبالا. (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). طویل . (اقرب الموارد). ج ، عَنادل . (ناظم الاطباء). || سریع. (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
عندل . [ ع َ دَ ] (اِخ ) موضعی است به حضرموت . (منتهی الارب ). شهر بزرگی است در حضرموت ، و در شعر امری ءالقیس آمده است . رجوع به معجم البلد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.