عوار
نویسه گردانی:
ʽWʼR
عوار. [ ع ُ ] (اِخ ) (ابن ...) کوهی است . (از معجم البلدان ).
- ابناعوار ؛ دو قله است در شعر راعی . (از معجم البلدان ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صف آوار. [ ص َ ] (نف مرکب ) جنگی . صف شکن . مبارز : بدانگه که سالش ده و چار شدسوار و دلیر و صف آوار شد.(گرشاسب نامه ).