عود
نویسه گردانی:
ʽWD
عود. (ع ص ، اِ) ج ِ عائد. (اقرب الموارد). رجوع به عائد شود.
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اسی اود. [ اِ ] (ترکی ، اِ) بترکی اسم فلفل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). در ترکی امروز اُسیوت تلفظ کنند.
پی سی اوود. [ او، وَ دَ ] (اِخ ) نام محلی که بنا بر سنگ نبشته ٔ بیستون و آنچنان که داریوش بزرگ گوید گئوماتای مغ از آنجا برخاسته است . (ایران ...