عوذ
نویسه گردانی:
ʽWḎ
عوذ. [ ع َ وَ ] (ع اِ) پناه جای . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). ملجاء. (اقرب الموارد). || برگ فروریخته از درخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (ص ) ناکس و فرومایه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رذل و پست از مردم . (از اقرب الموارد). || (اِ) أفلت منه عوذاً؛ یعنی او را ترسانید و نزد (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)، و یا او را بقصد کشتن زدولی نکشت . (از اقرب الموارد). || آنچه ازسنگ یا ریشه ٔ درخت ، که چیزی بر آن بگردد و دور بزند، چون باد بر آن بوزد. (از اقرب الموارد از لسان ).
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
عوض محمدبیگ . [ ع َ وَ م ُ ح َم ْ م َ ب ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلاته چناران بخش نوخندان شهرستان دره گز با 250 تن سکنه . آب آن از قنات . مح...
کلاته علی عوض . [ ک َ ت ِ ع َ ع َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عرب خانه ٔ بخش شوسف شهرستان بیرجند. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ ج...
ساباط کوچه و رهگذر مسقفی است که در بافت قدیم شهر اوز به تعداد زیاد وجود داشته است. پراکندگی محلات، دمای زیاد، تابش شدید خورشید، باعث شده است تا در گذش...