اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عوز

نویسه گردانی: ʽWZ
عوز. [ ع َ وَ ] (ع مص ) نایاب گشتن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). نایافت گردیدن چیزی و نایاب گشتن . (از آنندراج ). نایاب شدن و یافت نگشتن چیزی در حالی که بدان احتیاج باشد. (از اقرب الموارد). || نیازمند گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). محتاج شدن به چیزی و نیافتن آن . (از اقرب الموارد). || درویش شدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فقیر گشتن . (از اقرب الموارد). || درشت و دشوار گردیدن کار. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). سخت گشتن کار. (از اقرب الموارد). || (اِمص ) نیاز و درویشی . (منتهی الارب ). نیاز و حاجت و درویشی . (ناظم الاطباء). احتیاج وتنگدستی . (از اقرب الموارد). گویند: أصابه عوز یعنی تنگدستی بدو رسید. (از اقرب الموارد) :
بعدِ سالی چند بهر رزق و کشت
شاعر از فقر و عوز محتاج گشت .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
عوض محمدبیگ . [ ع َ وَ م ُ ح َم ْ م َ ب ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلاته چناران بخش نوخندان شهرستان دره گز با 250 تن سکنه . آب آن از قنات . مح...
کلاته علی عوض . [ ک َ ت ِ ع َ ع َ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عرب خانه ٔ بخش شوسف شهرستان بیرجند. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ ج...
ساباط کوچه و رهگذر مسقفی است که در بافت قدیم شهر اوز به تعداد زیاد وجود داشته است. پراکندگی محلات، دمای زیاد، تابش شدید خورشید، باعث شده است تا در گذش...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.