 
        
            عی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽY 
    
							
    
								
        عی . [ ع َی ی  ] (ع  ص ) درمانده  در کار. (منتهی  الارب ) (آنندراج ) (از ناظم  الاطباء). شخصی  که  درکار خود مانده  باشد یا به  مراد خود راه  نیافته  و محکم  کردن  آن  نتوانسته  باشد. (از اقرب  الموارد). عَیّان . عَیایاء. عَیی ّ. رجوع  به  عیان  و عیایاء و عیی  شود. ج ، أعیاء (اقرب  الموارد) (منتهی  الارب )، اعییاء. (منتهی  الارب ).  ||  درمانده  در سخن . (از منتهی  الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم  الاطباء). کسی  که  سخن  بر او تنگ  آمده  باشد. (از اقرب  الموارد). عَیی ّ. رجوع  به  عیی  شود. ج ، أعیاء، و اعییاء. (منتهی  الارب ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۲۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        یوآرآی (به انگلیسی: URI) مخفف "شناختگر یکنواخت منبع" یا شناسگر یکنواخت منبع (به انگلیسی: Uniform Resource Identifier) است و در علوم رایانه به رشتهای ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این فهرست شامل انواع قالبهای پروندههای (file format) رایانهای برحسب کاربرد آنها است.
محتویات  [نمایش] 
قالبهای بایگانی و فشردهشده [ویرایش]
...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        هخامنشیان ۲۲۰ سال (از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۳۳۰ پیش از میلاد) بر بخش بزرگی از جهان شناخته شده آن روز از رود سند تا دانوب در اروپا و از آسیای میانه تا شم...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.