اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عیوب

نویسه گردانی: ʽYWB
عیوب . [ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ عَیب . آهوها. عیب ها. نقص ها. رجوع به عیب شود : و کل امری ٔ یخفی علیه عیوبه . (تاریخ بیهقی ص 97).
دوصد چندان عیوبت برشمارد.

سعدی .


زن خوش منش دلنشین تر که خوب
که پرهیزگاری بپوشد عیوب .

سعدی .


- ستارالعیوب ؛ پوشنده ٔ عیب ها. پوشنده ٔ آهوها.
- || نامی از نامهای الهی . از صفات الهی است .
- عیوب در مرد ؛ از نظر فقهی هر یک از عیوب زیر پیش از ازدواج در مرد باشد حق فسخ نکاح با زن است : جنون ، خصاء، جب ، عنن و جذام . (از شرح لمعه ). و رجوع به هر یک از کلمات فوق در ردیف خود شود.
- عیوب فسخ نکاح درزن ؛ از نظر فقهی هر یک از عیوب زیر پیش از ازدواج در زن باشد حق فسخ نکاح با مرد است : جنون ، جذام ، برص ، عمی ، اقعاد، قرن ، رتق و افضاء. (از شرح لمعه ). و رجوع به هر یک از کلمات فوق در ردیف خود شود.
- عیوب قافیه ؛ آنچه برای قافیه عیب شمرده شود و عبارتست از: اقواء، اکفاء، ایطاء و شایگان . (از المعجم فی معاییر اشعار العجم ). رجوع به هر یک ازکلمات فوق در ردیف خود شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ایوب . [ اَی ْ یو ] (اِخ ) (568 هَ . ق .) نجم الدین . اولین از ملوک ایوبی بود. وی در قاهره درگذشت و در مدینه ٔ منوره دفن شد. رجوع به اعلام ...
دیر ایوب . [ دَ رِ اَی ْ یو ] (اِخ ) نام قریه ای است به حوران از نواحی دمشق و قبر ایوب نبی در این قریه است . (از معجم البلدان ).
بنی ایوب . [ ب َ اَی ْ یو ] (اِخ ) رجوع به ایوب و ایوبی و ایوبیان شود.
باب ایوب . [ ب ِ اَی ْ یو ] (اِخ ) مخفف ابی ایوب است و آن دهی است بزرگ بین قرمیسین و همدان در جانب راست کسی که بهمدان رود، و این ده ...
رشید ایوب . [ رَ اَی ْ یو ] (اِخ ) شاعر لبنانی است . در بسکنتا از دیه های لبنان بدنیا آمد و در سال 1889م . به پاریس سفر کرد و سه سال در آنجا ا...
حفرة ایوب . [ ح ُ رَ ت ُ اَی ْ یو ] (اِخ ) موضعی است به قیروان و از آنجاست یحیی بن سلیمان حفری مقری . او از فضیل بن عیاض و ابی معمر عبادبن ...
چشمه ایوب . [ چ َ م َ اَ ی ْ یو ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد که در 18 هزارگزی شمال باختری فریمان واقع است . ک...
ایوب رهاوی . [ اَی ْ یو ب ِ رَ ] (اِخ ) نام یکی از مترجمین و نقله ٔ کتب از زبانهای دیگر بعربی است . (ابن الندیم ). صاحب کتاب التفسره . (مفاتی...
نجم الدین ایوب . [ ن َ مُدْ دی اَی ْ یو ] (اِخ ) معروف به اوحد. نخستین ِ ایوبیان الجزیره است . وی تا سال 607 هَ .ق . حکومت کرد. (از طبقات سل...
ام ایوب انصاری . [ اُ م م ِ اَی ْ یو ب ِ اَ ] (اِخ ) زنی از صحابیات است . رجوع به ریحانة الادب ج 6 ص 209 و خیرات حسان ج 1 ص 37 شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.