غاغ
نویسه گردانی:
ḠAḠ
غاغ . (اِ) نانی است روغنی که خشک می کنند (در تداول خراسان ) کاک هم در قدیم می گفته اند و در منتهی الارب بسیار این کلمه آورده شده است . در تداول امروز تهران بنوعی نان خشک بی روغن (تست دراژه ) سوخارین گویند. معرب آن کعک است . و رجوع به کعک و کاک شود.
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
قاق شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عقب افتادن اسب در مسابقه . || باختن در بازی . || بخطا رفتن تیر : شوخ کماندار من شهره ٔ آفاق شداز قدرانداز...
قاق بودن . [ دَ ] (مص مرکب ) بی نصیب بودن . رجوع به قاق شدن شود.