اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غاف

نویسه گردانی: ḠAF
غاف . (اِخ ) موضعی در عمان که بسبب زیادی غاف در آن بدین اسم نامیده شده است . عبیداﷲبن الحر گفته است :
جعلت قصورالازد مابین منبج
الی الغاف من وادی العمان المصوب
بلاد نفت عنها العدو سیوفنا
و صفرة عنها نازح الداراجنب
یرید بصفرة ابا المهلب بن ابی صفرة... و قال مالک ابن الریب :
من الرمل رمل الحوش او غاف راسب
و عهدی برمل الحوش و هو بعید.
و قال الفرزدق و کان المهلب حجبه :
فان تغلق الابواب دونی و تحجب
فمالی من ام بغاف و لاأب
و لکن اهل القریتین عشیرتی
و لیسوا بواد من عمان مصوب
و لما رأیت الازد تهفوا لجامهم
حوالی مزونی خبیث المرکب
مقلدة بعدالقلوس اعنة
عجبت و من یسمع بذلک یعجب .

(معجم البلدان ذیل غاف ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
آلبانیای قفقاز[۱] یا اَغوانک (به ارمنی:Աղվանք) دولتی بود که در اواخر دوران هلنیستی در اواخر سدهٔ دوم پیش از میلاد در سرزمین اران (در جمهوری آذربایجان ...
حا میم عین سین قاف . [ ع َ ] (اِخ ) ح . م . ع . س . ق . نام سوره ٔ 42 قرآن مجید است . سورةالشوری . رجوع به حمعسق شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.