اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غایبانه

نویسه گردانی: ḠAYBANH
غایبانه . [ ی ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) غائبانه . در حال غیاب . در زمان غیاب .
- ارادت غایبانه ؛ ارادت به کسی قبل از آشنایی : خدمت شما نرسیده ام اما غایبانه ارادت دارم .
|| مال کسی که مرگ و زندگی آن شخص معلوم نباشد و او را وارث نبود و چون خداوند مال بازآید عوض مال به او دهند. (قسم چهارم از طیارات ازرساله ٔ خراج خواجه نصیر چ دانشگاه تهران ضمن مجموعه ٔ رسائل ص 32).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
غائبانه . [ ءِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) در حال غیاب . بطور غیاب . بگونه ٔ غیاب .- ارادت غائبانه به کسی داشتن ؛ او را نادیده به وی ار...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.