اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غرا

نویسه گردانی: ḠRʼ
غرا. [ غ َ ] (ع اِ) گاوساله . (منتهی الارب ) (آنندراج ).ج ، اَغراء. (اقرب الموارد). || هر نوزاده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، اغراء. (اقرب الموارد). || (ص ) لاغر. ج ، اغراء. (منتهی الارب ) (آنندراج ). غراة. (اقرب الموارد) (آنندراج ). || (اِمص ) خوبی . (منتهی الارب ). الحُسن . یقال : به غراً. (اقرب الموارد). || (اِ) سریشم . هرچه بدان بیالایند چیزی را. سریشم ماهی . غِراء مثله ، اذا فتحت الغین قصرت : «غری » و اذا کسرت مددت : «غراء». (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، اغراء. (اقرب الموارد). داود ضریر انطاکی گوید: غرا، هر رطوبت لعابی است که چسبندگی داشته باشد، مانند: صمغ و نشا، و هرگاه مطلق باشد مقصود چیزی است که از پوست یا ماهی سازند و بهترین آن ، آن است که از پوست گاو خوب پخته شده سازند و آن در دوم گرم و خشک است در چسباندن زخم و شکسته بندی به کار رود و از آتش سوزی و بیماری بهق و برص از طریق مالیدن ممانعت کند و آشامیدن آن زخم ریه را بهبود بخشد و فتوق را التیام دهد و در به کار بردن دواها کمک کند مخصوصاً در بستن اعضاء و الحام مصرف می شود و اگرروی فتق پیش از مزمن شدن به اندازه ٔ جوز السرو و مازو بچسبانند بهبود یابد. (از تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ج 1 جزء اول ص 251). چسب . به ترکی یاپوشقان گویند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قراء سبعه . [ ق ُرْ را ءِ س َ ع َ / ع ِ ](اِخ ) مراد از قراء سبعه ، امامان مشهور قرأات هستند که در تنظیم قرآن و نقطه گذاری آن و تجوید قرائت ا...
قراء عشره . [ ق ُرْ را ع َ ش َ رَ / رِ ] (اِخ ) قراء سبعه اند با سه تن دیگر که عبارتند از: 1 -ابوجعفر مدنی اول 2 - یعقوب بصری 3 - خلف . و این ...
قرع و انبیق . [ ق َ ع ُاَم ْ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دستگاهی است که جهت تقطیر مایعات به کار میرود، و آن مجموع دو ظرف است یکی قرع که د...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.