اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غرف

نویسه گردانی: ḠRF
غرف . [ غ َ رَ ] (ع اِ) درختی که به وی پوست پیرایند. (منتهی الارب ). لغتی است در غَرف برای درخت مذکور. (از اقرب الموارد). || گیاه یز یا یز تر، یا هر درخت که پیوسته سبز باشد. (منتهی الارب ). الثمام ، او مادام اخضر.(اقرب الموارد). || شَث ّ. || طُبّاق . || بَشَم . بشم در فرهنگها به معنی درخت نیامده ، و بشام به معنی درختی خوشبوست و نشم نیز به معنی درختی است و یسم هم یاسمین است . || عَفار. (منتهی الارب ) ۞ (اقرب الموارد). || عُتم . || صوم . || حَبَج . ۞ (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شَدن . || حَیهَل . (منتهی الارب ) ۞ (اقرب الموارد). || هَیشَر. (منتهی الارب ). || ضُرم . این معنی و همه ٔ معانی فوق را غرف خوانند. || برگ درخت . (منتهی الارب )(اقرب الموارد). || (مص ) رنجور گردیدن شتر از غرف خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ): غرف الابل غرفاً؛ اشتکت بطونها من اکل الغرف . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
قرف . [ ق َ رِ ] (ع ص ) سزاوار. (منتهی الارب ). || سخت سرخ . (اقرب الموارد).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.