غرق  کردن 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḠRQ  KRDN 
    
							
    
								
        غرق  کردن . [ غ ُ رُ ک َ دَ ] (مص  مرکب ) خلوت  کردن  جایی  را. قرق  کردن : حرم  (زیارتگاه ) را غرق  کردن . شکارگاه  را غرق  کردن . رجوع  به  غرق  و قرق  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        غرق  کردن . [ غ َ ک َ دَ] (مص  مرکب ) فروبردن  در آب  و غیر آن . گذراندن  آب  ازسر کسی  یا چیزی . اغراق . تغریق . (دهار) : از پی  جان درازی  شه  شرق ک...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قرق  کردن . [ ق ُ رُ ک َ دَ ] (مص  مرکب ) ممانعت  کردن . قدغن  کردن . بازداشتن  از آمدن  و دخول  و خروج . (ناظم  الاطباء).-  قرق  کردن  جایی  را ؛ قدغ...