اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غریب آشنا

نویسه گردانی: ḠRYB ʼAŠNA
غریب آشنا. [ غ َ ] (ص مرکب ) آنکه با غریب آشنا باشد. غریب نواز. غریب پرور. غریب دوست :
غریب آشنا باش و سیاح دوست
که سیاح جلاب نام نکوست .

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.