اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غریبی

نویسه گردانی: ḠRYBY
غریبی . [ غ َ ] (اِخ ) کاشی . از شاعران ایرانی بود که در هند میزیست . مؤلف مجمع الخواص آرد: شاعر قدیمی است و در خدمت خان احمد پادشاه سمت ملک الشعرائی دارد. غزل مولانا لسانی را به مطلع:
منم زآن خوی نازک آستین بر چشم تر مانده
ز مژگان تا جگر صد پرده خون بر یکدگر مانده
چنین تتبع کرده :
تو از من فارغ و من بی تو هر سو دربدر مانده
ز خواری بر سر دون همتان بی پا و سر مانده .

(از ترجمه ٔ مجمع الخواص ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
قریبی . [ ق َبی ی ] (اِخ ) حبیب بن ابی قریبه معلم . از محدثان است . وی از عطاء و ابن سیرین روایت کند و از او حمادان و یزیدبن زریع و جز ایشان ...
قریبی . [ ق ُ رَ بی ی ] (اِخ ) علی بن عاصم ، مکنی به ابوالحسن ، مولی قریبة، دختر محمدبن ابوبکر. از مردم واسط و از محدثان است . وی از محمدبن ...
قریبی . [ ق ُ رَ ](اِخ ) حسن بن علی . رجوع به قرینی (حسن بن علی ) شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.