غزوان
نویسه گردانی:
ḠZWʼN
غزوان . [ غ َزْ ] (ع ص ) قصدکننده . فعلان من الغزو و هو القصد. (از معجم البلدان ).
- ابوغزوان ؛ کنیه ٔ گربه است زیرا پیوسته موش را قصد میکند. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
غذوان . [ غ َ ذَ ] (اِخ ) نام آبی واقع در بین بصره و مدینه است . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).