غطاط
نویسه گردانی:
ḠṬAṬ
غطاط. [ غ ُ ] (اِخ ) جایی است . کمیت بن ثعلبة جد کمیت بن معروف گوید :
فمن مبلغ علیا معد وطیئاً
و کندة من اصغی لها و تسمعا
یمانیهم من حل بحران منهم
و من حل اکناف الغطاط فلعلعا
الم یأتهم ان الفزاری قد ابی
وان ظلموه أن یذل و یضرعا.
و بقول نصر، جایی در بلاد بکر است . (از معجم البلدان ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قتات . [ ق َت ْ تا ] (اِخ ) محمدبن جعفربن حبیب بن اذهر مکنی به ابوعمر از محدثان است . وی از ابونعیم فضل بن دکین و احمدبن یونس و متحاب بن ...