اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غلو

نویسه گردانی: ḠLW
غلو. [ غ ُ ] (از ع ، اِمص ) مخفف غُلُوّ. از حد گذشتن .گزافکاری . مبالغه . رجوع به غُلُوّ شود :
خفته اند آدمی ز حرص و غلو
مرگ چون رخ نمود انتبهوا.

سنایی .


هست چون شیعه را بر آل علی
من رهی را به خدمت تو غلو
از بد چرخ آسیاکردار
خشک شد در دهان بنده خدو.

سوزنی .


شیر خود را دید در چه از غلو
خویش را نشناخت آن دم از عدو.

مولوی (مثنوی ).


پادشاهی کن برو بخشا که او
سهو کرد و خیره رویی و غلو.

مولوی (مثنوی ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
«غُل» به معنای تله و «موش غُل» به معنی تله موش می باشد، بر این اساس «غُل و زنجیر» به معنای « تله و زنجیر » می باشد.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.