اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غمازی کردن

نویسه گردانی: ḠMAZY KRDN
غمازی کردن . [ غ َم ْ ما ک َ دَ ] (مص مرکب ) سعایت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). سخن چینی کردن . غَمز. اِمغال . (منتهی الارب ). رجوع به غَمز و غَمّاز شود :
حدیث عشق تو پیدا نکردمی بر خلق
گر آب دیده نکردی به گریه غمازی .

سعدی (بدایع).


میسرت نشود عاشقی و مستوری
که عاقبت بکند رنگ روی غمازی .

سعدی (خواتیم ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.