اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غمزه زن

نویسه گردانی: ḠMZH ZN
غمزه زن . [ غ َ زَ / زِ زَ ] (نف مرکب ) کرشمه نما و شوخ چشم . (ناظم الاطباء). آنکه غمزه زند. غمزه زننده . غمزه کننده . رجوع به غمزه شود :
زین پس وشاقان چمن نوخط شوند و غمزه زن
طوق خط و چاه ذقن پرمشک سارا داشته .

خاقانی .


شب مهتاب چون شب تاری
قصد خورشید غمزه زن کردی .

خاقانی .


پیش که غمزه زن شود چشم ستاره ٔ سحر
بر صدف فلک رسان خنده ٔ جام گوهری .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
نرگس همواره کنایه از چشم درشت و زیبا دارد. غمزه به معنای چشمک زدن و گوشه چشم تنگ کردن به نشانه عشوه از طرف یار میباشد لذا نرگس غمزه زن به معنای ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.