اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غناث

نویسه گردانی: ḠNAṮ
غناث . [ غ ُن ْ نا ] (ع ص ) نیکوآداب در همنشینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اشخاص نیکوادب در آشامیدن و همنشینی ، گویی مفرد آن غانِث است . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قناس . [ ق ِ ] (ص ) در تداول عامه کجی زمین را گویند.- هیکل قناس ؛ در تداول ، هیکل ناموزون و نامتناسب .
قناص . [ ق َن ْ نا ] (ع ص ) شکارچی . صیاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نخجیرگیر. (مهذب الاسماء) (ملخص اللغات حسن خطیب ). قنیص . (مهذب الاسماء): ...
قناص . [ ق ُن ْ نا ] (ع ص ، اِ) ج ِ قانص . صیادان و شکارچیان . (اقرب الموارد). رجوع به قانص شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.