غوری
نویسه گردانی:
ḠWRY
غوری . [ ] (اِخ ) محمدبن فارس بن محمد غوری . معروف به ابن باغندی . وی از ابوحسین احمدبن جعفربن محمدبن منادی و علی بن محمد مصری و احمدبن سلیمان نجاد و دیگران حدیث شنید، و محمدبن مخلد و ابوبکر خطیب از وی روایت کنند. او مردی نیکوکار و دیندار و صدوق بود، در جامع «المهدی » املاء میکرد و به شعبان سال 409 هَ . ق . درگذشت . (از معجم البلدان ذیل غور).
واژه های همانند
۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
قوری چای . (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، سکنه ٔ آن 1250 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات . شغل اهالی زراعت ...
قوری چای . (اِخ ) دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان ، سکنه ٔ آن 423 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات دیم و لبنیات ....
قوری چای . (اِخ ) دهی است از دهستان فعله گری بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان ، سکنه ٔ آن 165 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات و حبوب...
قوری چای . (اِخ ) ده کوچکی از دهستان سیدلو بخش بانه ٔ شهرستان سقز که سکنه ٔ آن 25 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
قوری قلعه . [ ق ُ ق َ ع َ ](اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ، سکنه ٔ آن 341 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون ، تو...
قوری آباد. (اِخ ) ده کوچکی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده ، سکنه ٔ آن 50 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
دشت قوری . [ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد.سکنه ٔ آن 115 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و توتون و حبوب...
قوری نوده . [ ق ُ ن ُ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔشهرستان بجنورد، سکنه ٔ آن 736 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، بنشن...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.